به گزارش مشرق، موضوع حرفهاي نبودن ليگ برتر فوتبال ايران به طيف وسيعي از شاخصهاي گوناگون يك ليگ حرفهاي برمي گردد كه شامل برگزاري رقابتها تا زيرساختهاي باشگاههاست. مجموعهاي از شاخصها كه حتي اگر به صورت سطحي به بررسي آنها بپردازيم به راحتي درمييابيم كه دليل فاصله گرفتن فوتبال ايران از قدرتهاي برتر اين قاره چيست و چرا هيچ گاه فوتبال ملي ايران به موفقيت پايدار دست نيافته است.
برنامهريزي ضعيف و تعطيلات پياپي
طبيعتا وقتي به بررسي برگزاري اين رقابتها ميپردازيم در وهله اول شيوه برگزاري، نخستين مقولهاي است كه از ذهن ميگذرد. سازمان ليگ برتر فوتبال بدون استثنا در 10 دوره اخير ليگ و پس از پايان هر دوره به خود ميبالد كه رقابتها را به ايستگاه پاياني رسانده است. طوري اين ادعا مطرح شده كه انگار در هيچ جاي دنيا رقابتهاي ليگ به پايان نرسيده و هميشه در نيمه راه، ليگ كشورهاي مختلف دچار تعطيلي شده است. در حالي كه اگر انتقادي از شيوه برگزاري رقابتها مطرح ميشود به برنامهريزي دقيق يك ساله براي طول فصل برميگردد، چراكه در اين صورت تيمها با تقويم رقابتها هماهنگ ميشوند و اين نكته ميتواند نخستين گام براي ارتقاي كيفي ليگ تلقي شود. گرچه ما به جرم آسيايي بودن تحت تاثير برنامههاي بعضا غيركارشناسي AFC قرار داريم و كنفدراسيون فوتبال آسيا خود نيز برنامه ثابتي براي برگزاري رقابتهاي مختلف قارهاي ندارد و همين موضوع باعث سردرگمي فدراسيونهاي ملي ميشود، اما انتظار اين است در ساير ايام كه سازمان ليگ با چنين محدوديتهايي مواجه نيست دستكم از انجام تغييرات زياد در برنامه مسابقات خودداري ورزد. در حال حاضر شاهديم در طول برگزاري هر فصل بارها و بارها علاوه بر تعويق روزانه بازيها، تغيير ساعت بازيها نيز اتفاق ميافتد. اينها علاوه بر وقفههاي بيمعني طولانيمدت در طول فصل است، در حالي كه سازمان ليگ از ابتداي فصل ميتواند با توجه به تقويم ملي، مذهبي و تقويم فيفا و كنفدراسيون فوتبال آسيا برنامه جامعي را تا پايان فصل اعلام كند تا وقفههايي نوظهوري كه خاص ليگ ايران است بر كيفيت بازيها تاثير منفي نگذارد. اين خصوصيتي است كه در ليگهاي معتبر فوتبال دنيا ساليان متمادي است ديده ميشود. در اين رابطه با توجه به اين كه كارلوس كرش، سرمربي تيم ملي در جلسهاي با مسوولان سازمان ليگ برنامه دقيق و جامعي را از اين سازمان مطالبه كرد اين اميد وجود دارد كه برنامه يك ساله سازمان ليگ براي اولين بار اعلام شود و ديگر شاهد اعلام تعطيلي سه چهار هفتهاي اين رقابتها نباشيم. سرآغاز اين بحث را ميتوان در قرعهكشي رقابتها مشاهده كرد. اين كه آيا قرار است در ليگ يازدهم هم شهرآورد تيمهاي تهراني در هفتههاي مياني برگزار شود يا اين كه در اين رابطه هيچ گونه ترسي وجود ندارد، همان طور كه در ليگهاي معتبر فوتبال دنيا مشاهده ميشود.
داوري، هر سال دريغ از پارسال
اين كه اشتباهات داوري اجتنابناپذير است در آن شكي نيست، چون داور هم يك انسان است و انسان هم جايزالخطا. اما به واقع ميتوان گفت تنها وجه تمايز 2 فصل اخير ليگ برتر در بحث داوري، انتخاب تيم داوري ايراني براي شهرآورد تهران است و گرنه به لحاظ كيفيت قضاوتها نميتوان ادعا كرد قضاوت داوران ما در 10 دوره اخير به طور منظم سير صعودي داشته است. در ليگ دهم هم كه شاهد تصميمات خلقالساعهاي در برخي رقابتها بوديم. بنابراين به نظر ميرسد همان طور كه مسوولان فدراسيون فوتبال اذعان كردهاند بايد در اين رابطه برنامهريزي جامعي به منظور برطرف كردن مشكلات داوري و نه اشتباهات داوري، مورد توجه قرار گيرد.
ليگ حرفهاي، فاقد ورزشگاه اختصاصي
10 دوره از ليگ حرفهاي را پشتسر ميگذاريم و خبري از ورزشگاه اختصاصي براي اكثر باشگاهها نيست، فاكتوري كه طبيعتا در صورت فراهم شدن آن يكي از زمينههاي درآمدزايي براي باشگاهها شكل ميگيرد. در اين رابطه استقلال و پرسپوليس كه وضعيت روشني دارند، سپاهان قهرمان ليگ هم كه 2 فصل است در ورزشگاه ذوبآهن بازيهايش را انجام ميدهد، ساير ورزشگاهها هم كه متعلق به تربيت بدني استانها هستند، آيا در چنين وضعيتي درآمد قابل توجهي عايد باشگاهها ميشود؟!
ليگ حرفهاي، فاقد درآمد
در حالي كه اكثر باشگاهها يگانه راه درآمدزايي خود را در پخش تلويزيوني و بعضا بليتفروشي جستجو ميكنند ميبينيم كه در ساير بخشها برنامه مشخصي وجود ندارد، نه خبري از ساماندهي واقعي تماشاگران هست، نه قانون كپيرايت براي باشگاهها به تصويب رسيده و نه باشگاهها سرمايهاي دارند كه بخواهند در بخشهاي مختلف سرمايهگذاري كنند تا عوايد آن را به فوتبال تزريق كنند.
افت تماشاگر
ليگ دهم از نظر تعداد تماشاگر در تاريخ ليگ فوتبال ايران در نوع خود ركورد زد، چرا كه علاوه بر تيمهاي شهرستاني، دو تيم تهراني هم بندرت پاي 10 هزار تماشاگر را به ورزشگاه آزادي كشاندند تا در چنين وضعيتي شور و هيجان اين رقابتها كاسته شود. جالب اينكه در شهرآورد تهران هم شاهد خالي بودن بخش چشمگيري از سكوهاي ورزشگاه آزادي بوديم.
مربيان خارجي
10 دوره ليگ حرفهاي ايران شاهد حضور مربيان خارجي با كارنامههاي متفاوتي بود؛ از مربيان نامداري همچون مصطفي دنيزلي ترك و وينگاداي پرتغالي گرفته تا مربيان متوسط همچون لوكا بوناچيچ و مربيان گمنام ديگري عمدتا از كشور كرواسي. به جرات ميتوان گفت كه فوتبال ايران از حضور اين مربيان چه قوي و چه ضعيف، كمترين بهره را برده و حتي گاهي چوب لاي چرخ مربيان با دانشي همچون مصطفي دنيزلي گذاشته شده تا او زمين بخورد. در اين وضعيت به نظر ميرسد روند حضور مربيان خارجي سال به سال كمرنگ تر ميشود، اتفاقي كه امسال در ليگ برتر افتاد اينكه تومباكوويچ بعد از چند هفته استيلآذين را رها كرد و كاسيميروي پرتغالي را هم در صنعت نفت آبادان فراري دادند تا مشخص شود رفته رفته مجالي براي حضور مربي خارجي چه خوب و چه بد در ليگ برتر وجود ندارد.
معرفي پديدهها
اگر ميبينيم ليگ نهم و دهم پديدههايي همچون كريم انصاريفرد و آرش افشين را به فوتبال ما معرفي ميكنند، نبايد زياد تعجب كنيم. به هر حال در طول 34 هفته ماراتن 18 تيم از نقاط مختلف كشور بالاخره يكي دو نفر چهره ميشوند آما آيا واقعا ظرفيت فوتبال ما در يكي دو پديده خلاصه ميشود؟ به واسطه عدم حاكم بودن نگاه جوانگرايي و پشتوانهسازي در ليگ، امروز به جايي رسيديم كه ميانگين سني تيم ملي ما نزديك 30 سال شده و سرمربي پرتغالي تيم ملي آن را زنگ خطري براي فوتبال ايران ميداند.
ليگ يازدهم و شرايط متفاوت
طبيعتا در شرايطي كه تنها پرداخت پول به بازيكنان و مربيان، ليگ را حرفهاي كرده است نبايد توقع داشت كه باشگاههاي خصوصي بتوانند به حيات خود ادامه دهند.
در حقيقت در وضعيت فوتبال دولتي امروز، اگر غير از اين شرايط حاكم بود بايد متعجب ميشديم، هر چند به نظر ميرسد ليگ يازدهم با توجه به بحث جدي خصوصيسازي و تصويب قانون ممنوعيت سرمايهگذاري دستگاههاي دولتي در ورزش حرفهاي، اين ليگ شرايط منحصر به فردي از اين حيث خواهد داشت و طبق زمزمههايي كه به گوش ميرسد بايد منتظر اتفاقات جالبي همچون واگذاري تيمهاي دولتي به اشكال مختلف باشيم.
افول قدرت پرسپوليس و استقلال
گرچه تيمهاي استقلال و پرسپوليس در صدر پرامتيازترين تيمهاي 10 دوره اخير ليگ حرفهاي قرار دارند، اما نبايد فراموش كنيم كه از مجموع 10 دوره اين رقابتها، سپاهان اصفهان با 3 قهرماني پرافتخارترين تيم محسوب ميشود و سرخابيها در مجموع تنها 4 بار به جام قهرماني اين رقابتها رسيدهاند. اين را بايد مقايسه كرد با زمان
پيش از راهاندازي ليگ برتر، يعني قبل از دهه 80 . فوتبال ما خوب يا بد دو قطبي بود، اما خوبي همين دو قطبي، داشتن تيم ملي پرقدرتي بود كه گاهي تنها به دليل ضعف برنامهريزي و اقتضائات زماني، در رقابتهاي مختلف ناكام ميماند.
پيش از راهاندازي ليگ برتر، يعني قبل از دهه 80 . فوتبال ما خوب يا بد دو قطبي بود، اما خوبي همين دو قطبي، داشتن تيم ملي پرقدرتي بود كه گاهي تنها به دليل ضعف برنامهريزي و اقتضائات زماني، در رقابتهاي مختلف ناكام ميماند.
استقلال پرامتيازترين تيم تاريخ ليگ حرفهاي
در مجموع 10 دوره ليگ برتر تنها تيمهاي استقلال تهران، پرسپوليس، سپاهان، ذوبآهن، سايپا و پاس در تمام ادوار ليگ حضور داشتهاند (پاس به دليل سقوط به ليگ يك، در دوره يازدهم ليگ برتر حضور نخواهد داشت) كه در اين ميان استقلال با كسب 533 امتياز (در مجموع امتيازهاي كسب كرده در 10 دوره) و با اختلاف 30 امتيازي نسبت به رقيب سنتي، پرامتيازترين تيم تاريخ اين رقابتها محسوب ميشود. اين در حالي است كه در طول 10 دوره اخير كه ليگ به صورت 14، 16 و 18 تيمي برگزار شده است 27 تيم در اين رقابتها حضور داشتهاند كه تيمهاي شهرداري تبريز، نفت تهران، پيام مشهد، شيرين فراز كرمانشاه و كابلهاي مخابراتي شهيد قندي يزد تنها در يك دوره از اين رقابتها حضور داشتهاند و البته تيمهاي شهرداري تبريز و نفت تهران در ليگ يازدهم نيز حضور خواهند داشت.
منبع:جام جم آنلاین